یکشنبه 85 مهر 30 , ساعت 5:10 عصر
نمی دانم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امروز هم مثل روزهای دیگر نمی خواهی دستان نیازم را که از دامن پرچین سجاده نمازم به سمت تو قد می کشند در دستان خود جای دهی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امروز هم نمی خواهی با جرعه ی جان بخش اجابت مرا به ساحل قبولی طاعاتم به پیش بری
نمی دانم:
شاید هم تو همچنان دنبال فرصتی برای جبران گذشته من هستی
گذشته ای که من بیش از هرکس دیگر می دانم
بر ای ماندن باید از نو ساخته شود
پس در این وادی خاموش مرا
تنها
مگذار
خواهش می کنم........
نوشته شده توسط صدرا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ